عکسهای چهاردهمین ماه زندگی فندق.ارديبهشت 93
فندق من در مسجد در شب مبعث
فندق من در جلوي شيريني فروشي سارا در كرج با خاله فاطمه
پسرم در حين خرابكاري در پيك نيك كوچكمان طوري كه ماماني رو مجبور كرد به عنوان يه تفريحات سالم در زير شكوفه هاي درخت انار عمليات شستشوي پسملي رو انجام بده
پيك نيك در سرولات . با نيمي از كله پسرعمه
پيك نيك در سرولات
اميرعلي در پارك شهيد انصاري چابكسر
اميرعلي و عمه شيما كه داره تشويقش ميكنه كه بره سرسره بازي
اميرعلي و ماماني در پارك شهيد انصاري
اميرعلي در خانه سنتي گيلاني در پارك شهيد انصاري
قربون زيبايي و معصوميتت بشم
وقت برگشتن از سفر شمال - ديگه جاي دو نفر رو كامل وقت خوابيدن ميگيري
فندق به محض اينكه بهش بگيم بريم آب بازي ميره تو حموم و مشغول ميشه
اميرعلي و آبجي انسيه در جگركي برف و باران جاده چالوس
اميرعلي در پارك در يك روز خوشگل ارديبهشت
مقايسه پاي فندق با پاي ماماني
فندق من در كنار ساحل در حال كاووش موبايل خاله جوني
اميرعلي و خاله و ماماني در لب ساحل كنار دريا