اميرعلياميرعلي، تا این لحظه: 11 سال و 28 روز سن داره

خاطرات اميرعلي خان

اولين شستشوي دوتايي

1393/2/15 10:22
نویسنده : مامان جون
369 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسرم ديروز براي اولين بار وقتي كه رفته بودم دوش بگيرم بيدار شدي و گريه اي ميكردي كه از صدجاي چشمهاي نازت اشك ميباريد . زودي پريدم بيرون و با خودم بردمت به مكان شستشوي خانوادگي .

اولش كه شوك شده بودي . و وقتي گذاشتمت توي آب دوباره غصه دار شدي . بعد كم كم كه ويندوزت بالا اومد داشتي خودت رو به سمت آب پرت ميكردي .

ديگه بزرگ شدي و راحت تو آب نشستي و منم به كارام رسيدم و بعد به پاكيزگي شما گل پسر پرداختم و بعد باهم خارج شديم .

 

ديروز نميدونم چرا به محض اينكه از كنارت دور ميشدم نق ميزدي . من دلم طاقت نمياورد و برميگشتم پيشت . هيچ كاري نكردم . حتي تا ساعت 9 خودم هم هيچي نخورده بودم. تا وقتي كه بابايي بياد.اي به قربونت كه چقدر بازي هاي مردونه تو رو ميخندونه . كلي با بابايي بازي كردي و ساعت ده بدون نق زدن خوابيدي.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)